این عکس ها را ببینید لطفاً.

گیلان (+)، تبریز (+)، قم (+)، تهران (+)، شیراز (+)، مشهد (+)، اصفهان (+) و ... .

در مملکتی که ادعای ولایتمداری خیلی از مردم و مسئولینش، فریاد اصول گرایی و دین مداری شان، نعره وااسلاما و امان از رواج بدحجابی شان، گوش فلک را کر کرده است، اولین دختری را که با چادر به روی سکوی قهرمانی رفته و رهبر انقلاب اسلامی ایران به خاطر این اقدام او سجده شکر به جای آورده اند، به همین راحتی از تمام فعالیت های ورزشی محروم می کنند (+) و آب هم از آب تکان نمی خورد!

آیا جا ندارد نمایندگان محترم مسلمان مجلس که اینقدر دغدغه گسترش حجاب را داشتند (+)، فارغ از پزهای سیاسی اصول گرایی یا اصلاح طلبی شان، به خاطر وقوع چنین اتفاقی، وزیر محترم ورزش و جوانان را مورد سوال یا استیضاح قرار دهند؟

در عجبم که وبلاگ نویسان مذهبی که دم از عشق حضرت زهرا سلام الله علیها و فرزندان مطهّرشان می زنند و مدعی اند که بزرگترین آرزوهایشان، الگو شدن حضرت زهرا و سیره ایشان برای دختران و زنان مسلمان است، چرا در این چند وقت وظیفه ای در قبال این خواهر متدین و دفاع از حقوق حقّه ی ایشان احساس نکرده اند؟

اصلاً حضرت زهرا سلام الله علیها به کنار، چرا مدعیان ولایتمداری، محض حرمت نگهداشتن آن پیشانی مبارکی که به شکرانه اقدام این دختر قهرمان، بر خاک مالیده شد (+) حمایت از این دختر و اعتراض به چنین اتفاقات مضحکی را به عنوان یک وظیفه به دوش نمی کشند؟

عجیب اینکه این اقدام مسئولین ورزشی کشور که منجر به از دست رفتن یک سهمیه المپیک و یک مدال احتمالی طلا می شود، باید اعتراض ورزشکاران و علاقه مندان به ورزش را در پی داشته باشد، اما ...! در مورد انتظارم از قشر محترم روحانیت هم بهتر است چیزی نگویم!

اهل شعاریم اما پای عملمان به شدّت لنگ است و به همین دلیل کمتر به مقصد و مقصودمان می رسیم! سالهاست که این دُمِ رنگارنگِ خروسِ نفاقِ درونمان، آنقدر بیرون زده است که هر چقدر هم در دعای ندبه و خلوت هایمان مهدی فاطمه را به حضرت عباس قسم می دهیم ...!